مطالب بروز
مواد اولیه ساخت قلمدان

اصلی ترین بخشی که این مجموعه را در برخواهد گرفت مبحث ساخت و نحوه ی خلق قلمدانهایی است که سالهای سال مایه ی دلمشغولی هنرمندان بزرگ و چیره دست و خلاقی بوده است که در شهرهای بزرگی چون تهران و اصفهان در کارگاههایی کوچک و بزرگ به خلق چنین محصولی بدیع و بی نظیر می پرداختند.

آنگونه که آورده اند در تهران بیش از هزار نفر از طریق قلمدان سازی امرار معاش می کردند و تمام جلوخان مسجد شاه ] مسجد امام فعلی [ و سرتاسر بازار حلبی سازهای فعلی را کارگاههای قلمدان سازی تشکیل می داد.

با یک بررسی اجمالی در می یابیم موادی که در این کارگاهها تبدیل به قلمدان می شده است به تناسب زمانی دچار تحول و تکامل بوده تا آنجا که با متداول شدن موادی چون کاغذ، در تمام کارگاهها استفاده از آن به صورت امر اجتناب ناپذیر در آمده و استفاده از مواد دیگر به تدریج منسوخ گردیده است.

خالی از لطف نخواهد بود اگر قبل از پرداختن به مبحث ساخت و ساز قلمدان مقدمتاً نگاهی به مواد اولیه ای که به وسیله ی آن قلمدان شکل می گرفته است بیاندازیم . همانگونه که در صفحات قبل نیز به اختصار بدان اشاره شد، قلمدانها در طی قرون متمادی از مواد مختلفی ساخته می شد که در یک دسته بندی اجمالی می توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد : فلزی ، چوبی ، کاغذی.

الف ـ فلزی

غالب قلمدانهایی که از دوران پیش از متداول شدن کاغذ بدست آمده از خانواده فلزات از جنس هایی چون فولاد ، برنج ، مفرغ بوده است. این گونه فلزات به حکم قابلیتهای ویژه ای که داشته اند بیشتر از مواد دیگر مورد توجه صنعت گران و حتی سازندگان قلمدان قرار گرفته بودند. این قابلیتها به اختصار عبارتند از :

1- مقرون به صرفه بودن تهیه آن از لحاظ اقتصادی ، مانند مفرغ که از لحاظ صنعتی از مس خالص بهتر بوده و قیمت تهیه آن هم ارزانتر از بقیه فلزات بوده است.

2ـ قابلیت بالای انعطاف و نقش پذیری آسان آن ، مانند مفرغ و برنج .   

3ـ سخت بودن مواد که در اثر ضربات قابلیت شکنندگی نداشته و در اثر تماس با آب و آتش براحتی حالت و کیفیت خود را از دست ندهد مانند فولاد. این عوامل و دلایلی دیگر از این دست، باعث شده بود که بسیاری از هنرمندان قلمدان ساز از این مواد در ساخت قلمدان بهره ی کافی ببرند.

ب ـ چوبی

ساخت قلمدان از چوب کمتر از دیگر مواد متداول بوده است، ولیکن هر از گاهی از آن درساخت قلمدان استفاده می شده است . نوع ساخت قلمدانهای چوبی بیشتر جنبه ی سلیقه ای داشته و سازنده آن با تناسب ذوق و سلیقه خود از چوب به دو گونه کشویی و صندوقی ، قلمدانهای زیبا و بدیع می ساخته است و پس از ساخت ، آن را با نقشهای کنده کاری شده تزیین می کرده است. گاه در این تزئینات از موادی چون شیشه های رنگی زمرد و حتی عقیق نیز استفاده می شده است.

در بعضی موارد سطح قلمدانهای چوبی را با نقشهای زیبا و دل انگیز نقاشی ، معرق کاری و یا خاتم کاری می کردند بیشترین چوبی که برای اینگونه ساختها استفاده می شود، چوبهایی با رنگهای طبیعی و میزان سختی متفاوت چون : افرا ، بلوط ، بادام ، نارنج ، اقاقیا، گلابی ، گردو و . . . بوده است و دلیل این انتخاب به خاطر آن بود که قلمدانها از استحکام و زیبایی متنوعی برخوردار باشند.

 

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
واژه شناسی

« قلمدان قوطی کوچک دراز مقوایی یا چوبی یا فلزی است که در قدیم ، قلم ، قلمتراش ، قیچی قط زن و دوات را در آن می گذاشتند . »[1]

این شا ید سلیس ترین تعریفی باشد که می توان از واژه ی «قلمدان » به لحاظ مفهوم کاربردی آن ارائه داد. در سایر فرهنگهای لغت نیز ، تعریفی نزدیک به آنچه نقل شد، آمده است. و با این تعریف از قلمدان به عنوان وسیله ای « جهت نگهداری » نام برده اند.

« قلمدان » در میان واژه های اروپایی معادل مشخصی ندارد ولیکن به لحاظ نوعیت ساخت شاید بتوان با پاره ای ملاحظات ، واژه ی انگلیسی lacquer و نیز    واژه ی فرانسوی papier - mache را بدان اطلاق کرد. ا لبته ذکر این نکته ضروری است که واژه های مذکور هردو به یک فن اشاره داشته و در واقع هردو از یک منظر به «قلمدان و قلمدانسازی» نگریسته اند.

Lacquer که در فرهنگ لغت به معنای لاک و جلا ـ  لاک و الکل زدن [2] آمده است به همان هنر « لاکی » اشاره دارد که در قدیم برای ساخت و پرداخت جلاهای روغنی ، قلمدانها ، رحل ها ی قرآن و حتی قابهای آینه و نیز دیگر اشیاء مربوط به صنایع دستی ایرانی ، از آن استفاده می شده است و papier -mache «پاپیه ماشه » نیز که اساساً واژه ای فرانسوی است و در فرهنگ لغت به معنای کاغذ فشرده آمده است به همان معنا و مفهومی اشاره می کند که واژه ی انگلیسی lacquer آن را در بر می گرفت با این تفاوت که «پاپیه ماشه » اصطلاحی است که امروزه به جای واژه ی «لاکی» به کاربرده می شود و در واقع کاربردی امروزی دارد . اما به لحاظ دستوری «قلمدان » واژه ای مرکب است که از ترکیب کلمه قلم « pen » و پسوند « دان » به وجود آمده است که این ترکیب از جمله ترکیبات فرجی است و این بدان معناست که مرکب فرجی در حکم مفرد است و باید که مانند یک کلمه تلفظ شود و جدا نویسی آن به هنگام کتابت جایز و مطلوب نیست و بایستی آن را متصل به هم و به صورت تک کلمه ای نوشت .


بخش سوم

تاریخچه

قلمدان ـ چونان بسیاری از هنرهای پیشین ـ تاریخ تولد معین و روشنی ندارد . در میان کتبی که در آنان از قلمدان سخن به میان آمده است کمتر می توان مطلبی را در زمینه ی تعیین زمانی دقیق جهت ظهور این هنر بدیع پیدا کرد. اما آنگونه که مسلم است و از قرآین پیداست هنر قلمدان سازی از دیرباز در ایران زمین به گونه های خاص خود مرسوم بوده است به نحوی که از این ابزار به نیات و جهات خاصی از جمله تشویق و ترغیب به آموختن سواد و گسترش دایره ی دانش اندوزی ، نگهداری ابزار الات مربوط به کتابت [3]، هدیه دادن به افرادی که یا مورد لطف و علاقه هدیه دهنده و یا باید به نوعی از آنان تقدیر و تشکر می شد [4] و مواردی دیگر مورد استفاده قرار می گرفته است.

در اثر تحقیقات و تفحصات قابل توجهی که در این زمینه صورت پذیرفته است محققان توانسته اند، قلمدانهایی را بیابند که مربوط به دوران پیش از اسلام است. با این تحقیق مسلم شده است که در دوران ساسانیان پیش از آنکه اسلام ظهور پیدا کند قلمدان سازی نیز رواج داشته است. قلمدانهای آن زمان بیشتر از موادی چون فولاد و مفرغ بوده و به صورت مشبک و غیر مشبک ساخته می شده است و به جهت زیبایی هرچه بیشتر بدنه و رویه آن را ، نقره کوبی و گاهاً طلاکاری می کردند.

با اوج گیری هنر فلزکاری در عهد سلجوقیان هنر قلمدان سازی نیز پا به پای آن رشد کرد. اما این رشد تنها به خاطر بالندگی هنر فلز کاری نبود بلکه تا اندازه ی بسیار زیادی باید آن را مرهون تشویق رجال و بزرگان کشور و همچنین دستان توانا و سحر آمیز هنرمندان آن زمان دانست ، چه که همین دو عامل باعث گردید که این هنر ارزنده رشد صعودی خود را با عزتی خاص در عصر تیموریان ادامه داده و همچنان راه ترقی و پیشرفت خود را بهتر از پیش بپیماید.



1 فرهنگ عمید

2 فرهنگ فشرده انگلیسی به فارسی ـ آریان پور

1 ابزار آلات مربوط به کتابت عبارتند از : دوات ، قلم های نیش ، قلمتراش، قط زن ، قاشق کوچک آب ، قیچی ، سنگ . فسان که برای تند کردن تیغه قلم تراش به کار می آمده است.

2 قلمدان را گاهاً به حکم ارزشی که د اشته است به آ نانی که می بایست از زحماتشان قدردانی می شد تقدیم می کردند به عنوان مثال استادان کتابها و قلمدانها را به شاگردانی که بیش از دیگران در تحصیل کوشدند هدیه می دادند.

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
مومهای ریخته گری و کاربرد ان ها در طلا سازی
سازی                                                                 مومهای ریخته گری در هنر طلا وجواهر سازی ترکیبی ازمومهای طبیعی مانند موم های کار نوبا(سخت)ومومهای کاندیلا(سخت)و موم زنبور عسل(نرم)و مومها نرم(پارافین)است.در هنر ریخته گری طلا و جوا هر از موم های معدنی مانند مونتان (سخت)و مومها ی مصنوعی مانند میکر کریساتالاین و  پلاستیکی(پولی اتیلن ) نرم استفاده می نمایند.مومهائی که در ریخته گری به کار برده می شوند باید کیفیت خوبی داشته با شندتا شکلی که به انها می دهند را حفظ کنند و بعد از انکه توسط مواد گچی قالب گیری شد بر اثر حرارت دیدن به راحتی سوخته و هیچ اثرو خا کستری از خود در حفره باقی نگذارند.موم های تزریقی ریخته گری باید خصوصیات مشخصی داشته باشند که عبارتنداز1.سطح ذوب پایین داشته باشند                                 2  .در حالتی که مذاب هستند به راحتی سیال شوند وجریان پیدا کنند 3.سخت شدن و سرد شدن انها به راحتی صورت بپذیرد             4.از طریق الکترو استا نیکلی (جذب و دفعبارهای الکتریکی)جذب لاستیک شوند                                                           مومهای ریخته گری در درجه های نرمی و سختی و رنگهای مختلف موجود می باشند که درجه حرارت ریخته گری یک موم تزریقی مناسب باید بین 145 تا 165 فارنهایت باشد.برای کسب الگو مومی از مدل اصلی موم توسط  تزریق کننده و یا ماشین گریز از مرکز به داخل قالب تزریق می شود که بعد از چند دقیقه سخت می شود .در روش گریز از مرکزمی توان موم را در یکملاقه بوته ذوب فلز یا ظرف برقی ذوب کردو با سرعت به داخل بوته ماشین  گریز از مرکز ریخت و با حرکت کردن بازوی ماشین که سرعت چرخش دارد با نیروی فشار گریز از مرکز به داخل قالب وارد شود. از این طریق می توان الگوهای مومی دقیق تر وپیچیده تریرا تولید کرد.لازم به توضیح است که در روشگریز از مرکز اگر موم حرارت بیشتری ببیند به داخل حفره قالب لاستیکی خواهد چسبیدو مشکل ایجاد خواهد کردو می توان برای جلو گیری از چسبیدن پودر بچه به قالب شود  و این کار را با قلمو  می توان انجام داد.می توان با روش دیگری قالب  لاستیکی را با مخلوطی از روغن کرچک والکل که به طور مساوی باشند و مخلوط  شده باشند  چرب نمود و از اسپری سیلیکون نیز استفاده می کنندکه کیفیت عالی در جدا شدن موم از قالب را دارد.بعد از خارج شدن مدل مومی از قالب لاستیکی امکان دارد که مدل را با استفاده از  کارد تیغه ای و تراشیدن اضافه های ان یا گذاشتن موم بر روی قسمتهای  اصلاح و تعمیر کرد و از پارافیین برای جلا کاری  الگو های مومی استفاده می کنند و برای شکل بخشی موم ها  از دستگاه برقی با تنظیم حرارتی و سوزن برقی موم و ابزا هایشکل دهی موم استفاده می کنند.جواهر سازان و ریخته گران طلا از ابزارهای دندان سازی و کنده کاری ظریف  چوب برای حکاکی و فرم دهی موم استفاده بهینه می کنند
شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
هنر و روشهای طلا جواهر سازی

طلا یکی از اصلی ترین فلزات جواهر سازی است امروزه فلزات گرانبها  مانند طلا و نقره پلاتین وپالادیوم با روش گریز از مرکز ریخته گری می شود.از صفات طلای خالص رنگ زرد ان و چکش خوار بودن ان می باشد فلز طلا را می توان کوبید و به شکل ورقه های نازک در اورد .اکسیژن و سولفور یا اسید ها بر طلا اثر نمی گذارد .  طلای خالص نرم و برای  پیدا کردن کیفیت بهتر و جلو گیری از فرسایش و تاثیرات رنگی با فلزات دیگر الیاﮋ می شود و در بین رنگها طلای زرد عمومیت بیشتر دار دو طلای سفید را در مواقعی برای بعضی زیور لات و مواقعی که سنگ الماس به کار میبرند به علت تناوب و هم رنگی انتخاب می کنند در هنر طلا سازی برای تمیز کردن طلا های قالب گیری شده از محلول اسید قولدوری واب استفاده میکنند که  باید این محلول دارای10قسمت اب و2قسمت اسید باشد .تعدادی از جواهر سازان مقداری سدیم بیکورت به محلول فوق اضافه می کنند که این محلول باید در ظرف سرامیک نگهداری شود.از محلول اسپارکسنمره 2که یک ترکیب اراده تجاری برای تمیز کردن طلا

استفاده می شود و اسید مورپاتیک نیز که در شیمی به نام هیدرولیک نامیده

می شود که ریخته گران و طلا سازان برای تمیز نمودن نقره و طلا ی قالب گیری استفاده میکنند وبهتراز اسید سولفوریک برای از بین بردن اکسیدها وذرات چسبیده به قطعه ریختگی عمل می کند در تکنولوﮋی مدرن تر در هنر طلا جواهر سازی از ماشین های فوق صوتی برای پاک کردن و  تمیز کردن قطعات طلا و نقره ریخته گری شده استفاده میکنند.

پایه های قطعات ریخته گی طلا و نقره (راهگاه) را با قیچی میزی یا ماشین های برقی قطع می کند و قطعات ریختگی و محل پایه ها را با سنگ سمباده صاف و پرداخت می کنند .از این روش برای جلا دادن و براق نمودن استفاده می کنند .

 

امروزه ریخته گری طلا و جواهرات تو سط روش ریخته گری گریز از مر کز صورت می گیرد که بعد از عملیات قالب گیری عملیات تکمیلی و پایانی طلا و جواهرات از قبیل سوهان و صیقل و پرداخت  کاری و گذاشتن سنگهای قیمتی روی انها صورت می گیردو در عملیات قالب گیری و تمیز کاری خرده های باقی مانده را با 50% طلای نومخلوط می کنند و ریخته گری مجدّد صورت می گیرد.

نقره یکی از جواهر ات زیباست که نقره خالص سفید رنگ است و قابلیت

چکش خواری بالایی دارد . و پلاتین نیز دارای قابلیت ریخته گری و جوشکاری

است .از پلاتین در جواهر سازی برای نصب الماس به علت سفیدی و هم رنگی و استحکام استفاده می کنند

 

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
آثار فلزی

در دوره سلجوقی آثار هنری فلزی و مفرغی هویت مستقلی می یابند وبه شکوفایی می رسند. این پیشرفت به ویژه در ظروف شمعدانی و صندوقچه های منقور و کاسه و بشقابها و لوازم تزئینی همچون قاب آینه مشهود است. از مصنوعات زیبای آن دوره می توان به بخوردانهای گوناگون به شکل شیر یا مرغ اشاره کرد که با ظرافت کنده کاری شده اند. و بنا به رسم سلجوقی نقشهای پرندگان هم بر آن کشیده می شد. همچنین ظروف غذاخوری یا سینی که با نقوش بسیار ریز و ظریف چکش کاری شدهاندو تصاویر و نقوش مختلفی با حجم زیاد بر آنها نقش شده است.

 

 

 

منابع ومأخذ:

 

هنراسلامی/ نویسنده:ارنست کونل/ ترجمه: دکتر یعقوب آژند

 

تاریخ هنر ایران و جهان/ تألیف و ترجمه: فرهادگشایش/

 

بخش وقایع نگاری ایران: بهرام نفری   

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
ترکان سلجوقی در آسیای صغیر

بزرگترین کاروانسراها یا خانه ها به دستور سلطان ساخته می شدند. یکی از برجسته ترین آنها که به روزگار سلطان علاالدین برآورده شد خان سلطان بود بر سر راه قونیه به عسکریه که شهری است در شمال آسیای صغیر. چون پس از سپردن راهی دراز کاروانیان و ستوران به خان  می رسیدند از دروازه ای بزرگ به حیاط می رفتند. در میان حیاط مسجد کوچکی بود بر فراز تپه ای سنگی که به پلکانی به صحن آن راه می جستند، در دو سوی حیاط اتاقهایی برای کاروانیان ساخته بودند که هر اتاق اجاقی داشت.

در هر خان گرمابه ای و کارگاه نعلبندی و انباری برای کالا و علیق بود. اصطبل در ته حیاط در اتاق بزرگ و بالاتر از زمین جای داشت که آخر ها در آن تعبیه کرده بودند. گروهی لازم در هر خان می زیستند که در میان ایشان دسته ای نوازنده بود برای سرگرم داشتن کاروانیان به هنگام شب و احیانا بیدار کردن ایشان در پگاه با آوای طبل و سرنا.

بیشتر این خانها از بزرگ و کوچک بر گرده همین طرح ساخته می شدند که اینکه بعضی از آنها دکانهایی داشتند که سوداگران کالای خود را در آن به فروش می گذاشتند. شیوه معماری این خانها ساده و پرمصالح بوده و تزئین تنها در ساختمان دروازه آنها به کار میرفته است. معماران ترک برای دروازه اهمیتی به سزا قابل بودند و دروازه خان سلطان که امروزه نیز بر پا است مانند ایوانهای مسجدهای ایرانی است.

بر ستونهای دو سوی دروازه خطهای برجسته موازی و مایل        می انداختند و در هر سو یک گل برجسته با نقشهای بسیار ظریف  می ساختند و در درون نیم گنبد بالای مدخل طرحهای گچبری مقرنس پدید می آوردند. این طرحهای مقرنس را بسیاری از معماران اسلامی به کار می بردند. در زمان سلجوقیان این طرحها بسیار ساده بود و از ردیفهایی از طاقهای کمانی کوچک بود که به چشم همچون کندو می نمود. شاید در مسجد جامع یا جمعه اسفهان بتوان شکل کهن و ریشه آن را دید. اگر به خاطر داشته باشید در گوشه های اتاقهای گنبد جنوبی و شمالی آن مسجد طاقهای کمانی کوچکی زده بودند.

ترکان آسیای صغیر در سده یازدهم برابر با قرن پنجم هجری از فرمان سلجوقیان عراق و خراسان سر پیچی کرده و استقلال یافته بودند با این همه معماری و هنر ایشان همچنان وابسته به ایران بود. هنرمندان ایرانی به آسیای صغیر می آمدند و در میان کسانی که به قونیه آمدند تا به سلطان علاالدین خدمت کنند شاید گروهی از کاشی سازان چیره دست کاشان نیز بودند.

بسیاری از پارچه های کاشیهای لعابی به شیوه ایرانی در ویرانه های کاخ سلطان علاالدین در کرانه دریاچه قونیه پیدا شده است. کاشیهای ستاره شکل با تصویر آدمیان بر پشت اسب یا چهارزانو نشسته و همچنین جانوران دیدنی و آنچنانکه خاص هنر سلجوقیان است آراسته شده است. کاشیهای آبی پررنگ و سیاه را در میان کاشیهای ستاره شکل کار می گذاشتند. کاشیهای لعابی بسیار شکننده و برای پوشانیدن سطح وسیع بسیار گران بود. هنگامی که کاشی سازان را برای مسجد قونیه آوردند تا آنجا را با رنگهای درخشان بیارایند، ایشان با قطعات کوچک لعابی موزائیک کار می کردند. 

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
ترکان سلجوقی در ایران و بین النهرین

ترکان سلجوقی گذشته از اینکه جنگاورانی دلاور و سوارکارانی خستگی ناپذیر بودند توانستند حکومتی نیرومند بنیاد افکنند که از ایران تا بین النهرین و آسیای صغیر قفقاز را زیر نگین داشت. در افغانستان پادشاهی پدید آوردند و تا پایان سده یازدهم‏ ، برابر با قرن پنجم، هندوستان را تسخیر ساختند. پادشاهان سلجوقی پشتیبان دانشمندان و شاعران و مؤرخان و جغرافیا نگاران بودند.

سلجوقیان ایران اصفهان را پایتخت ساختند. اصفهان مانند قاهره زندگی خود را مدیون یک رود است. آب زاینده رود از کوههای غربی سرچشمه می گیرد و در دشتهای سر سبز اصفهان پراکنده می شود. اصفهان سالها پیش از آنکه سلجوفیان به آنجا بیایند کانون بازرگانی و صنعت و هنر بوده است.

کاخ سلجوقی و میدان بزرگی که در برابر آن بوده سالها است که ناپدید شده، اما مسجد جمعه سلجوقی که آن نیز مشرف به میدان بوده هنوز پایدار است. این مسجد به شکل یک ساختمان مستطیل در یک سوی حیاط نبوده، بلکه نقشه آن پایه ای شد برای ساختمان مسجدهای دیگر ایران.                                                    

کاشیهای شگفت و زیبایی که دیوارها و طاقها را پوشانیده است و این حیاط را از رنگهای خوش رنگ بهشت کرده، به دست هنر مندان ایرانی قرنهای بعدی ساخته شده است. این مسجد به دست نسلهای بسیاری از هنرمندان و معماران دگرگون و تعمیر شده است. برای دیدن کار دوران سلجوقی باید به سوی قبله برویم و از ایوان جنوبی حیاط بگذریم و به شبستان پشت آن گام نهیم.

بر فراز سر، ما گنبد بسیار بزرگی است از آجر خاکستری مایل به قهوه ای. این گنبد ساده و استوار و نیرومند است. خود بنای این گنبد چنان است که در خویشتن آرایش و تزئین را هم نمودار ساخته است، و چون به گوشه های آن بنگریم، زبردستی معمار را در ساختن گنبدی بر سطحی چهار گوش در می یابیم که چگونه این مشکل را باقرار دادن قوسهایی در پیرامون گنبد حل کرده است.             

این گنبد به سال 1080 ( 473ه) به فرمان وزیر الب ارسلان و ملک شاه، نظام الملک ساخته شده است. در گذشته نیز اینجا مسجد بوده است و شاید پیرامون شبستان این گنبد کهنه باشد.

آرامش و امنیت را در مرزهای قلمرو خویش برقرار ساختند.

چند سال بعد در 1088 (481ه)  رقیبی از رقیبان نظام الملک گنبد زیبایی در برابر گنبد نظام الملک ساخت. اینجا نیز الگوی طاقهای کوچک قوسی در گوشه های گنبد دیده می شود. آرایش این گنبد مرکب از کتیبه های کوفی و گچ بریها و آجرکاریها است.

دو اتاق جنوبی و شمالی زیر گنبدهای مذکور در بالا شاهکار معماری هستند ولی هنر رنگ آمیزی سلجوقی در آنها دیده نمی شوند. سلجوقیان ساختمانهای خود را با طرحهای برجسته و گچ بریها تزئین می کردند و دیوارهای اتاقهارا با کاشیهای رنگی درخشان می پوشانیدند در ایران رنگ آمیزی از ضروریات است. زیرا که بیشتر آن سرزمین، بیابانها و گلها و گیاهان در بهار دورانی کوتاه دارند و با فرارسیدن فصل گرما تنها زمین تشنه لب بر جای می ماند. پس دیوارهای رنگین کاخها و محرابهای مسجدها می توانند جبران بیرنگیهای طبیعت را بکنند و در هر فصلی یادگاری از بهار باشند. کاشی سازان ایرانی در کاشان و ری در کار خویش استاد بودند و در سده دوازدهم برابر با قرن ششم هجری، کاشیهای شگفتی می ساختند. این کاشیها به شکل ستاره و صلیب با رنگهای برجسته و چشمگیر بودند که به شکلها جلوه ای خاص می بخشیدند. کاشیهای مسجدها با گل و بته به شیوه اسلیمی و عباراتی از قرآن کریم پرداخته می شد. در کاخهایی که برآوردن تصویرهای آدمیان و جانوران و درختان در آنها مجاز بود این تصویرها را در کاشیهای ستاره شکل می بینیم.

ظرفهای سفالین سلجوقیان نیز به زیبایی کاشیهای آن دوران ساخته می شد یا در آنها نقشها و فنون گوناگونی به کار می رفت. بسیاری سفالینه ها با خمیری سفید به تقلید از چینی که در ایران بسیار خواهان داشت ساخته می شد.

کاسه ها و کوزه ها و گلدانها با آب طلا و رنگهای دیگر آراسته می شد و چه بسا نقشهای برجسته بر آنها نمودا ر  می گشت. 

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
نمایش عروسکی

این فعالیت را می توان در قالب قصه گویی عروسکی و یا بازیهای عروسکی و نمایش در خدمت ارائه برنامه های آموزشی و تربیتی قرار داد.

بازی

بچه های دهة هشتاد در دنیایی رشد می کنند که ویژگی اصلی آن تأکید بر موفق شدن در همه حوزه هاست بنابراین بچه های امروزی نسبت به بچه های نسل گذشته وقت و فرصت کمتری برای بازی کردن دارند در حالی که دهها سال پژوهش ثابت کرده است که بازی نقش اصلی در سلامت رشد بچه ها از نوزادی تا بزرگسالی دارد حتی بازی از چنان اهمیتی برخوردار است که می گویند بچه ها در بازی زندگی می کنند و زندگی بچه ها عین بازی است.

انجمن جهانی تعلیم و تربیت دوران کودکی (ACEI) نیز نیاز بچه های همه ی گروه های سنی را برای بازی به رسمیت می شناسد و قاطعانه اظهار می دارد که بازی نقش اساسی در سلامت و رشد بچه ها ایفا می کند. پس مربیان امور تربیتی ما می توانند با بهره گیری از بازی و تمایل بچه ها به آن در امر آموزش و کسب مهارتهای اساسی در ارزشهای دینی و امورات تربیتی بهره لازم را ببرند.

که در این قسمت اشاره ای کوتاه به انواع بازیهایی که می تواند اهداف تربیتی را محقق سازد اشاره می نمایم.

- بازیهای بدنی ß به منظور سلامت جسمی برای انجام هرچه بهتر وظایف دینی- تربیتی

- بازیهای اکتسابی

- بازیهای تقلیدی- به منظور آشنایی بچه ها با بعضی از وظایف دینی در قالب بازی تقلیدی

- بازیهای تخیلی

- بازی های با قاعده

- بازی های ذوقی و...

- نقاشی

علاقه وافر بچه ها به نقاشی امری که نمی توان به سادگی از آن گذشت و دست اندرکاران و برنامه ریزان تعلیم و تربیت ما نیز به این مهم پی برده و از آن در امر آموزش تعلیم و تربیت دینی حداکثر بهره را برده اند بگونه ای که اگر نگاهی گذرا به کتابهای جدیدالتألیف دینی مقطع ابتدایی بیفکنیم پی خواهیم برد که نقاشی توانسته است جاذبه لازم برای جهت دهی به خیلی از مسائل دینی و مذهبی را فراهم نمایند.

- شعر و شعر خوانی

کودکان دنیای عجیبی دارند گویی همه شاعرند دنیایی دارند سرشار از زیبایی و خیال، دنیایی که کینه را در آن راهی نیست اگر کدورتی در دنیایشان وارد شود به سرعت ابرهای بهاری پراکنده می شود و در دنیای آنها گلها خمیازه می کشند، می رقصند و می خندند، کودکان با گیاهان و سنگها حرف می زنند و دوستی می کنند در دنیای آن ها همه چیز زبان دارند و حرف آنها را می فهمند کودکان با ابرها گفتگو می کنند و ماه را از دور می بوسند و به او سلام می کنند ستاره ها از باغ آسمان می چینند و به گردن عروسکشان می آویزند و...

مطالبی که ارائه نمودم صرفاً جهت تشریح اهمیتی است که شعر در دوره ابتدایی و سایر دوره ها به صدر و طرق مختلف می تواند داشته باشد.

چرا که زبان انسان زبان شعرگونه است و اولین کلامی که با پا گذاشتن انسان به این کره خاکی جسم و جان و روح او را نوازشگر شده کلامی آهنگین بنام لالایی مادر بوده است و حتی ما می بینیم وقتی که این انسان از این دنیا می رود باز هم این شعر است که تسلّی بخش دل داغدیدگان بوده و سنگ قبر آنان نیز مزیّن به این کلام آهنگین است. پس شعر می تواند به عنوان یک ابزار قوی هنری در اختیار مربیان و معلمان هم در جنبة آموزشی و هم جنبة تربیتی قرار گیرد در مقام ارزش و اثرگذاری شعر سخن زیاد است و کتابهای زیادی هم به رشته تحریر درآورده امّا بنده به سخنی از جانسیس هایز آندورز یکی از مربان کودکستان فلوریدا بسنده می نمایم.[1]

ایشان می گوید «شعر در نزد من و تدریس من چیزی بیشتر از جادو است من می توانم به وسیله شعر به طریقه های مختلف و گوناگون بچه ها را برانگیزانم به کلاسم جان بدهم و آنها را مشتاق و آماده دریافت مطالب مختلف علمی- آموزشی- اخلاقی- اجتماعی و..... نمایم و بعد برنامه های درسی ام را با موفقیت به اجراء بگذارم»

پس هر معلم و مربی خلاقی خواهد توانست با انتخاب اشعار مناسب و مرتبط با اهداف آموزشی و تربیتی چه در داخل و چه در خارج از کلاس درس ارزشهای والای انسانی و دینی را در قالبی زیبا و منطبق بر تخیل زیبای بچه ها به آنها ارائه نماید.

امّا آنچه که اثر شعر را صد چندان می کند و بر غنای آموزشی و تربیتی آن می افزاید شیوه های ارائه و خواندن آن است که مربیان محترم امور تربیتی می تواند در قالب تشکیل گروه های سرود کلاسی، مدرسه ای- منطقه ای، شهرستانی هم به صورت فردی و هم گروهی با ذکر شیوه هایی که در ذیل می آید از این ابزار هنری قوی حداکثر بهره را ببرند.

شیوه های گوناگون شعرخوانی[2]

1- شعر خوانی به شیوه دکلمه

2- شعرخوانی همراه با آهنگ یا موسیقی

3- شعرخوانی به شیوه تصویر سازی

4- شعرخوانی همراه با ساخت کاردستی

5- شعرخوانی همراه با بازی

6- شعرخوانی به شیوه داستانی

7- شعرخوانی همراه با تقلید صدا

8- شعرخوانی همراه با آهنگ گذاری زبانی

9- شعرخوانی همراه با تغییر لباس

10- شعرخوانی همراه با چهره آرایی

11- شعرخوانی همراه با معرفی اشیاء و پدیده ها

12- شعرخوانی همراه با نقاشی

13- شعرخوانی همراه با کتابت و خوشنویسی

14- شعرخوانی شعرخوانی همراه با تغییر در تن صدا

15- شعرخوانی همراه با نمایش

16- شعرخوانی شعرخوانی همراه با ایفای نقش

17- شعرخوانی همراه با انجام حرکات موزون

18- شعرخوانی همراه با قصه گویی (روش تلفیقی)

و.................



1- مقاله (شعر ابزار جادویی کلامی) نوشته جانسیس هایز آندوز- ترجمه علی رؤف

1- مقاله ای تحت عنوان (بهره گیری از آثار ادبی در برنامه زبان اموزشی- سید محمد حسینی دقیق- کتاب زبان آموزی- مشهد مقدس 1385)

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
قصه گویی story telling

یکی از فعالیتهای خلاق و جذاب برای بچه ها در گروه های سنی مختلف و در دوره های مختلف تحصیلی که به عنوان ابزارهای مؤثر و ارزان قیمت و در قالبهای مختلف می تواند در خدمت امور تربیتی قرار گیرد قصه و قصه گویی، موضوعی آشنا برای همه انسان ها در همه روزگاران و جوامع است انسان ها در سفر و حضر، در غم و شادی، در تنهایی و جمع و حتی درگیرودار جنگ ها و بحران های زندگی با قصه همراه و مأنوس بوده اند. به همین علت قصه را همزاد انسان و زمان شکل گیری نخستین قصه ها را روزهای آغازین زندگی انسان در زمین، می دانند.

قصه تنها، فاتح دنیای کودکان نیست بلکه بزرگسالان نیز در لحظه ی شنیدن یا خواندن قصه درست مثل کودکان، با قصه جاری و همراه می شوند.

مربیان محترم امور تربیتی می توانند از این شیوه هنری مؤثر و تأثیرگذار به منظور ارائه ی آمیزه های دینی و تربیتی حداکثر بهره را ببرند.

«در کتابهای آسمانی با شیوه ای خاص، داستان هایی برای عبرت، تذکر، هدایت و *** مطرح شده است، تورات، انجیل و قرآن سرشار از داستان هایی هستند از انبیاء، اقوام و تمدن هایی که آمده اند و رفته اند و زندگی آن ها چراغ راه دیگر انسان شده است» (محمدرضا سنگری 1373)

پس می توان از قصه خصوصاً قصص قرآنی که تعداد آنها هم کم نیستند مربیان ما حداکثر بهره را ببرند.

برای تبیین اهمیت موضوع اشاره ای گذرا به کارکردهای قصه می نمایم.

قصه تأثیری عمیق بر روان، زبان، رفتار و شخصیت فراگیران می گذارد که برخی از آنها عبارتند از:

1- ارتقاءِ زبان آموزی

2- انتقال مفاهیم

3- تقویت حس کنجکاوی

4- پرورش قدرت تخیل و خلاقیت

5- آشنایی با واقعیت های زندگی و ...............

البته لازمة تأثیرگذاری مطلوب قصه نیازمند فراهم نمودن مقدمات و شرایطی میباشد که برای نیل به آن نیاز به آموزش مربیان محترم در زمینة بهره مندی هرچه بهتر از آن می باشد.

ضمناً لازم بذکر است که مربیان محترم می توانند با بهره گیری از خلاقیت فردی و استعدادهای هنری فراگیران این فعالیت ارزشمند را توسعه داده و به شکل های مختلف آن را اجرا نمایند.

از جمله

- قصه گویی

- قصه گویی همراه با تقلید صدا و حرکات

- قصه گویی همراه با چهره آرایی

- قصه گویی همراه با ایفای نقش

- قصه گویی با استفاده از تصاویر ثابت و متحرک

- قصه گویی با استفاده از پرده خوانی

- قصه گویی همراه با نمایش عروسکی

- قصه گویی فردی و گروهی و ..............

- قصه سازی توسط فراگیران و توسعه آن

- طرح قصه های نیمه تمام و اتمام آن توسط فراگیران

- قصه گویی همراه با نقاشی (قصه گو قصه بگوید و مخاطبین موضوع آن را نقاشی نمایند)

- قصه گویی همراه با کتابت

- قصه گویی همراه با شعر خوانی یا شعر سرایی

نمایش خلاق creative dumatic

یکی دیگر از روشهای نو در بهره مندی از هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی نمایش خلاق است که هم در برنامه آموزشی و هم در برنامه های تربیتی و پرورشی می تواند مورد استفاده قرار گیرد این فعالیت خلاق ترکیبی از «قصه» و «بازی» و «نمایش» است که بصورت سازمان یافته و بوسیله معلم یا مربی با فراگیران در کلاس درس و یا مراکز فرهنگی- اردوگاه های تفریحی- تربیتی و کتابخانه و فضاهای دیگر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

تئاتر

یکی از فعالیتهای بسیار متنوع و خلاق است که می تواند توسط مربیان محترم امور تربیتی برنامه ریزی و اجرا گردد که متأسفانه با حذف معاونت محترم پرورش در چند سال اخیر این فعالیتها نیز افول کرده و شاید به جرأت بتوان گفت با توجه به تأثیرگذاری بسیار عمیق و اثربخش احیاء معاونت محترم پرورش امیدوارم که تئاتر جایگاه واقعی خود را در فعالیتهای امور تربیتی پیدا کند.

مربیان محترم امور تربیتی می تواند با هدف گذاری صحیح و اصولی و مرتبط با اهداف آموزش و تربیت از این ابزار هنری قوی در جهت علاقمندی بچه ها و نهادینه کردن فعالیتهای دینی و مذهبی استفاده لازم را ببرند.

پانتومیم

یکی دیگر از فعالیتهای هنری جذاب و مورد علاقه بچه ها می باشد و به منظور ایجاد انگیزه برانگیختن حس کنجکاوی بچه ها در آموزش یکسری مهارتها و فعالیتهای تربیتی می تواند مورد استفاده مربیان محترم امور تربیتی قرار گیرد البته به دلیل گستردگی موضوع از ذکر مباحث تخصصی آن صرف نظر می نمایم.

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
بهره گیری از هنر به منظور معرفی زیبایی های معقول و معنوی در فعالیتهای امور تربیتی

«قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده» (اعراف/32)

کلمة اخراج در این آیه بیانگر این نکته است که خداوند در قرآن مجید زیبایی های محسوس، معقول و معنوی را تذکر می دهد و آن ها را در برابر دیدگانِ سر و جان انسان، به تصویر می کشد پس از اولین قدم، آشنا کردن کودکان با زیبایی های محسوس موجود در طبیعت باعث شادی و آماده شدن آن ها برای شناخت زیبایی های معقول و معنوی می شود. در نتیجه کودکان می توانند یافته های خود را به زیباترین شکلی که برایشان امکان دارد در آثار خود نمود بخشند. بر این اساس، آشنا کردن بچه ها با زیبایی ها و توجه به طبیعت به عنوان یکی از آیات و نمونه های زیبایی، اهمیت دارد و باعث تقویت حس زیباشناسی و زیبادوستی در آن ها می شود و آن ها را از زشتی ها دور می کند.

که قطعاً یکی از مهمترین اهداف در فعالیتهای امور تربیتی آشنا کردن فراگیران با خوبی ها و بدی ها و زشتی ها و زیبایی ها می باشد تا بدین وسیله آنان با یکی از مهمترین فروع دین اسلام که همانا نهادینه کردن فرهنگ عفاف و پاکی و امر به معروف و نهی از منکر می باشد تحقق می گردد و چه راهی بهتر از هنر که به طرقی زیبا بتوان این اهداف را نهادینه کرد.

بهره گیری از هنر به منظور ارتباط با طبیعت و توجه به نظم هستی و قدرت خالق یکتا (وحدت در عین کثرت و کثرت در حین وحدت)

طبیعت برای انسان، کمال است، نهایت زیبایی است و منبع الهام است. هوایی که استنشاق می کنیم آبی که می نوشیم، گلی که می بوییم، خورشیدی که غروب می کند، پرنده هایی که در پرواز است و... از نظامی تبعیت می کنند که ما هم جزئی از آن هستیم و در آن مشارکت داریم همه ی این وابستگی ها نشانه ی ارزشمند بودن طبیعتی است که با تمامی نیش و نوشش همیشه پویاست و نیرویی را در بطن خود دارد. این نیرو که بر تمامی پدیده ها و روابط انسان با آن ها حکومت دارد. آن نظم عالی است که انسان به عنوان جزئی از کل نظام هستی وابسته به آن و متأثر از آن است. انسان با دقت در محیط پیرامون خود به نکات و ظرایفی دست یافته و توانسته است به اختراعات و ابداعات تازه ای دست یابد و فراهم نمودن زمینه تفکر و تعمق در نشانه های خداوند و پی بردن به قدرت خالق بی همتا و یکتا که این امر منطبق می شود بر تقویت اصول و پایه های اساسی دین مبین اسلام یعنی توحید، معاد، عدل و.... بگونه ای که خداوند نیز در قرآن انسانها را سفارش می کند به نظاره دقیق آیات و نشانه های خداوند و تفکر در آن

«و جعلنا اللیل و النهار آیتین فمحونا آیه اللیل و جعلنا آیه النهار مبصره» (اسراء /12)

و گردانیدیم شب و روز را در دو نشانه و آیت، سپس محو کردیم آیت شب را و گردانیدیم آیت روز را روشنی بخش و نور دهنده ی چشم

«و فی الارض آیات للموقنین» (ذاریات/ 30)

و آن چه در زمین است، نشانه هایی است برای کسانی که یقین آوردند.

«ان فی السموات و فی الارض لایات للموقنین» (جاثیه/3)

و به راستی در آسمان ها و زمین برای مؤمنان نشانه هایی است

«و فی خلقکم و ما یبث من دابه آیات لقوم یوقنون» (جاثیه/4)

در آفرینش شما آدمیان و انواع بی شمار حیوان (با خلقت های عجیب) که در روی زمین پراکنده اند هم آیات و براهین قدرت حق برای اهل یقین آشکار است.

در طبیعت ارتباط منظم بین اجزاء، وحدت کل را به وجود می آورد. حکیم ابوعلی سینا در بیان نظم هستی می گوید

-«جنبه ی کلیت عناصر، ایجاد کثرت می کند و جنبه ی کیفیت آن ها، همین کثرت را به وحدت باز می گرداند»

بهره گیری از هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی به منظور آشنایی فراگیران با تاریخ هنر و میراث فرهنگی در انسان سازی و عبرت آموزی در حقیقت میراث فرهنگی، هویت و شناسنامه ی هر قوم و ملت است و نشان می دهد که آن قوم و ملت چگونه زیسته و در شکل گیری تمدن بشری چه نقشی داشته است.

آثار به جا مانده از گذشتگان، ارزش های فرهنگی و تربیتی بسیاری دارند. این آثار در رشد و تعالی حیات امروز و فردای انسان مفید و مؤثرند؛ انسان ساز و عبرت آموزند.

البته شایان ذکر است هنگامی که از میراث فرهنگی صحبت می شود، تنها آثار و اشیای قدیمی موجود در خانه ها یا موزه ها مدّنظر نیست میراث فرهنگی شامل تمامی تفکرات، اعتقادات، آداب و رسوم، زبان و هنر در طی زمان است و حتی انسان ها را که حاصل دانش و فرهنگ موروثی نیاکان خود هستند و در طول زمان، آن را محفوظ داشته و به کمال رسانده اند را شامل می شود.

پس امور تربیتی می تواند با بهره گیری از هنر و فراهم نمودن زمینه توجه فراگیران به تاریخ هنری و میراث فرهنگی گرانبها و منحصر به فرد تمدن اسلامی و ایرانی ضمن آشنا نمودن آنان زمینه های لازم را برای علاقمندی هرچه بیشتر بچه ها به این میراث گرانبها هدف گذاری صحیح و اصولی را در این شیوة هنری اعمال نموده و اهداف تربیتی صحیحی را در این مسیر دنبال نماید.

بهره گیری از فعالیتهای هنری ذیل که مورد علاقه وافر فراگیران می باشد و می تواند مورد استفاده مربیان محترم امور تربیتی قرار گیرد.

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
X