مطالب بروز
بهره گیری از هنر به منظور معرفی زیبایی های معقول و معنوی در فعالیتهای امور تربیتی

«قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده» (اعراف/32)

کلمة اخراج در این آیه بیانگر این نکته است که خداوند در قرآن مجید زیبایی های محسوس، معقول و معنوی را تذکر می دهد و آن ها را در برابر دیدگانِ سر و جان انسان، به تصویر می کشد پس از اولین قدم، آشنا کردن کودکان با زیبایی های محسوس موجود در طبیعت باعث شادی و آماده شدن آن ها برای شناخت زیبایی های معقول و معنوی می شود. در نتیجه کودکان می توانند یافته های خود را به زیباترین شکلی که برایشان امکان دارد در آثار خود نمود بخشند. بر این اساس، آشنا کردن بچه ها با زیبایی ها و توجه به طبیعت به عنوان یکی از آیات و نمونه های زیبایی، اهمیت دارد و باعث تقویت حس زیباشناسی و زیبادوستی در آن ها می شود و آن ها را از زشتی ها دور می کند.

که قطعاً یکی از مهمترین اهداف در فعالیتهای امور تربیتی آشنا کردن فراگیران با خوبی ها و بدی ها و زشتی ها و زیبایی ها می باشد تا بدین وسیله آنان با یکی از مهمترین فروع دین اسلام که همانا نهادینه کردن فرهنگ عفاف و پاکی و امر به معروف و نهی از منکر می باشد تحقق می گردد و چه راهی بهتر از هنر که به طرقی زیبا بتوان این اهداف را نهادینه کرد.

بهره گیری از هنر به منظور ارتباط با طبیعت و توجه به نظم هستی و قدرت خالق یکتا (وحدت در عین کثرت و کثرت در حین وحدت)

طبیعت برای انسان، کمال است، نهایت زیبایی است و منبع الهام است. هوایی که استنشاق می کنیم آبی که می نوشیم، گلی که می بوییم، خورشیدی که غروب می کند، پرنده هایی که در پرواز است و... از نظامی تبعیت می کنند که ما هم جزئی از آن هستیم و در آن مشارکت داریم همه ی این وابستگی ها نشانه ی ارزشمند بودن طبیعتی است که با تمامی نیش و نوشش همیشه پویاست و نیرویی را در بطن خود دارد. این نیرو که بر تمامی پدیده ها و روابط انسان با آن ها حکومت دارد. آن نظم عالی است که انسان به عنوان جزئی از کل نظام هستی وابسته به آن و متأثر از آن است. انسان با دقت در محیط پیرامون خود به نکات و ظرایفی دست یافته و توانسته است به اختراعات و ابداعات تازه ای دست یابد و فراهم نمودن زمینه تفکر و تعمق در نشانه های خداوند و پی بردن به قدرت خالق بی همتا و یکتا که این امر منطبق می شود بر تقویت اصول و پایه های اساسی دین مبین اسلام یعنی توحید، معاد، عدل و.... بگونه ای که خداوند نیز در قرآن انسانها را سفارش می کند به نظاره دقیق آیات و نشانه های خداوند و تفکر در آن

«و جعلنا اللیل و النهار آیتین فمحونا آیه اللیل و جعلنا آیه النهار مبصره» (اسراء /12)

و گردانیدیم شب و روز را در دو نشانه و آیت، سپس محو کردیم آیت شب را و گردانیدیم آیت روز را روشنی بخش و نور دهنده ی چشم

«و فی الارض آیات للموقنین» (ذاریات/ 30)

و آن چه در زمین است، نشانه هایی است برای کسانی که یقین آوردند.

«ان فی السموات و فی الارض لایات للموقنین» (جاثیه/3)

و به راستی در آسمان ها و زمین برای مؤمنان نشانه هایی است

«و فی خلقکم و ما یبث من دابه آیات لقوم یوقنون» (جاثیه/4)

در آفرینش شما آدمیان و انواع بی شمار حیوان (با خلقت های عجیب) که در روی زمین پراکنده اند هم آیات و براهین قدرت حق برای اهل یقین آشکار است.

در طبیعت ارتباط منظم بین اجزاء، وحدت کل را به وجود می آورد. حکیم ابوعلی سینا در بیان نظم هستی می گوید

-«جنبه ی کلیت عناصر، ایجاد کثرت می کند و جنبه ی کیفیت آن ها، همین کثرت را به وحدت باز می گرداند»

بهره گیری از هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی به منظور آشنایی فراگیران با تاریخ هنر و میراث فرهنگی در انسان سازی و عبرت آموزی در حقیقت میراث فرهنگی، هویت و شناسنامه ی هر قوم و ملت است و نشان می دهد که آن قوم و ملت چگونه زیسته و در شکل گیری تمدن بشری چه نقشی داشته است.

آثار به جا مانده از گذشتگان، ارزش های فرهنگی و تربیتی بسیاری دارند. این آثار در رشد و تعالی حیات امروز و فردای انسان مفید و مؤثرند؛ انسان ساز و عبرت آموزند.

البته شایان ذکر است هنگامی که از میراث فرهنگی صحبت می شود، تنها آثار و اشیای قدیمی موجود در خانه ها یا موزه ها مدّنظر نیست میراث فرهنگی شامل تمامی تفکرات، اعتقادات، آداب و رسوم، زبان و هنر در طی زمان است و حتی انسان ها را که حاصل دانش و فرهنگ موروثی نیاکان خود هستند و در طول زمان، آن را محفوظ داشته و به کمال رسانده اند را شامل می شود.

پس امور تربیتی می تواند با بهره گیری از هنر و فراهم نمودن زمینه توجه فراگیران به تاریخ هنری و میراث فرهنگی گرانبها و منحصر به فرد تمدن اسلامی و ایرانی ضمن آشنا نمودن آنان زمینه های لازم را برای علاقمندی هرچه بیشتر بچه ها به این میراث گرانبها هدف گذاری صحیح و اصولی را در این شیوة هنری اعمال نموده و اهداف تربیتی صحیحی را در این مسیر دنبال نماید.

بهره گیری از فعالیتهای هنری ذیل که مورد علاقه وافر فراگیران می باشد و می تواند مورد استفاده مربیان محترم امور تربیتی قرار گیرد.

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
اگر ما هنر را فدا کرده ایم یعنی پرورش را فدا کرده ایم.

بُعد مهم هنر بعد پرورشی آن است نه بُعد آموزشی آن. در حالی که امروزه جایگاه واقعی هنر در مقاطع تحصیلی ما جایگاهی نیست که در خور اهمیت آن باشد ما حتی در نظام تربیتی-خانوادگی خود نیز دچار اشکال بزرگی هستیم و آن این است که تصویر ما از فرزند خوب و با تربیت فرزندی است که حرف شنو، مطیع و آرام که در برابر هر سازی، رقصی متناسب را آغاز نماید و بر همین مبنا کودکی را که خلاق و مستقل و صاحب اندیشه و نظر باشد فضول و گستاخ و بی ادب می پنداریم و با تکیه بر چنین طرز فکری است که در خانه کودکانمان را به جای تشویق و پرداختن به هنر به خواندن علوم و ریاضی و............. وادار می نمائیم.

بیاید به کودکانمان اجازة اظهارنظر، داستان گویی و داستان پردازی و انشانویسی و تصویرگری و حجم سازی و نقاشی و غیره را بدهیم. تصور کنید اگر افراد بزرگی چون ابوعلی سینا توانایی نگارش نداشتند چه مصیبتی عارض می شد.

اگر امثال او نمی توانستند تفکر واگرایشان را به صورت مکتوب از خود به جای نهند چه فاجعة فرهنگی ای رخ می داد؟

اما واقعیت این است که بوعلی ها در خانه و مدرسه ها بسیارند و در کنار ما هستند فقط اجازه دهیم که شکوفا شوند و بخشی از اجازه دادن ما تنها با درک اهمیت *** گیاه هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی میسّر می گردد.

و امّا راههای بهره گیری از هنر ** در توسعه امور تربیتی

با بهره گیری از هنر فعالان بخش امور تربیتی باید فضایی فراهم نمایند که کودکان در آن فضا آزادانه تخیل و اندیشه کنند حواسشان تقویت شود، ظرفیت های نهفته هوش و تفکرشان پرورش یابد عواطف و احساساتشان توسعه یابد و استعداد و خلاقیت هایشان شکوفا شود.

به جرئت می توان گفت که همه ی کودکان فعالیت های هنری را دوست دارند آن ها در این گونه فعالیتها و هنگام انجام دادن کارهای عملی، طراحی، ساختن، شکست و پیروزی را تجربه می کنند به این ترتیب، زمینه های برای بروز خلاقیت و احساسات آن ها فراهم می شود.

«در هر انسانی چه جوان و چه پیر ذوقی خلاقانه وجود دارد؛ زیرا همه ی ما از تمایل فطری برای استفاده از دست های خود و مواد لازم به عنوان ابزارهایی برای بیان هنری برخورداریم» (جان لنکستر 1373)

تقویت رویکرد تربیت هنری بعنوان هدف گذاری مهم در فعالیتهای امور تربیتی

جروم هاپس من، تربیت هنر را نظر بر حواس مختلف، رشد تجارب حسی و لمسی حساسیت و برخورد عمیق با جلوه های بصری هنری و نقادی هنرمندانه می دارند. در واقع از نظر وی تربیت هنری شامل آموزش **** رشد تجارب بصری، آفرینش و فهم اشکال نمادین بصری و نیز رشد آگاهانه ی تصورات بصری در نقاشی مجسمه سازی، هنرهای تزئینی و آموزش در زمینه ی کاربرد و اعمال قضاوت **** تجارب بصری است که قطعاً توجه به تربیت هنر علاوه بر ابعاد روحی، عاطفی و روانی، از منظر آموزشی و تربیتی هم مورد توجه است در تبیین آنچه «تربیت نوی» نامیده می شود، ابعادی مانند رشد خلاقیت دانش آموزان ادراک حسی عمیق و دقیق نسبت به پدیده های هنری، پرورش حواس مختلف و به کارگیری آن ها، کسب آگاهی غنی و رشد یابنده از تجارب بصری، ساخت و آفرینش پدیده های هنری، شناخت و ارزش گذاری نقادانه ی اشکال نمادین بصری، کسب مهارتهای مربوط به تجلی و ابزار هنرمندانه، شناخت فهم تاریخی- فرهنگی، افزایش حساسیت دانش آموز نسبت به ویژگی ها و ابعاد زیباشناختی پدیده های مختلف و دقت و توجه به طبیعت و عناصر موجود در آن مورد تأکید است که توجه به تربیت هنری در توسعه فعالیتهای امور تربیتی اهداف زیر را می تواند در برگیرد.

1- زیبا شناسی   2- ارتباط با طبیعت         3- آشنایی با تاریخ هنر   4- تولید محصول هنری  5- نقد هنری

شاید امور تربیتی در برگزاری اردوهای تفریحی و سیاحتی و یا در برنامه های اوقات فراغت خود هزینه های زیادی را متحمل شود امّا می تواند با هدفگزاریصحیح روی تقویت تربیت هنری بچه ها به اهداف بسیار مهمی در برنامه های تربیتی خود دست یابد.

که تا کنون این خلاء در برنامه های تربیتی وجود داشته است.

یعنی کمتر ما در برنامه های امور تربیتی به فراگیران یاد داده ایم که به جنبه های زیباشناختی پدیده ها توجه کرده و از آن الهام گرفته و یک اثر هنری را خلق نمایند.

انسان خود زیباترین آفریده ی خداوند است و خداوند عالم را به زیباترین صورت ممکن آفریده و در آن صورتگری کرده است «هوالله الخالق الباری المصور الاسماء الحسنی» (حشر/ 24)

و شما را او تصویر کرد و صورت بخشید و به بیان دیگر، صورت شما را خلق کرد آن هم نه بر هر صورتی بلکه به زیباترین صورتها.

«خلق السموات و الارض بالحق و صورکم فاحسن صورتکم» (تغابن/3)

یعنی شما را در بهترین و زیباترین صورتی که برتر از آن ممکن نیست آفریده است.

زیبایی ها، چه آن ها که در نمایشگاه طبیعت اند و چه آن ها که محصول مکر و ذوق انسانی اند، از دیدگاه اسلام محبوب و مطلوبند و همه، مستند به خدا هستند. آیه های متعددی در قرآن مجید زیبایی ها را به خدا نسبت می دهند و حتی محروم ساختن مردم از زیبایی ها را نکوهش می کنند:

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
توجه به هنر از منظر کتابهای درسی

تربیت و پرورش کودک همواره از وظایف مهم نسل بزرگسال یک جامعه محسوب می شود بر این اساس مربیان تربیتی، والدین و بزرگسالان که به نحوی در ارتباط با کودکان قرار می گیرند همیشه می کوشند به این سؤالها جواب دهند که هدف از پرورش و آموزش چیست؟ و چگونه می توان به این هدف یا هدفها دست یافت؟

وقتی که کتابهای درسی را یکبار با دقت ورق می زنم و اهداف آن را مرور می نمایم از درس عبور از خیابان، اصول نامه نویسی، خانوادة آقای هاشمی گرفته تا ایثار و گذشت، محاسبة عملیات تفریق و تقسیم و ضرب، اصول و فروع دین و... به یک نقطه مشترک در اهداف دست می یابم و آن چیزی نیست جز پرورش تفکر همگرا و تثبیت و تقویت حالت همنواگرایی در دانش آموزانمان که این امر بسیار مقبول و موجه و لازم است، چرا که کودک امروز و بزرگسال فردا بتواند به قوانین و مقررات اجتماعی احترام نهاده و با رعایت آنها قوام و امنیت درونی ساختارهای اجتماعی را تقویت نماید و در نتیجه نظام آموزشی و پرورشی و نظام امنیتی و قضایی ما در آینده کمتر با مسائل و مشکلاتی که برخاسته از حوزه های روانی- تربیتی است روبرو شود. البته این نوع هدف گزاری یعنی تقویت حالت همنواگرایی یک روی سکه است امّا روی دیگر سکه که منقوش به تفکر واگرا می باشد که اهمیت آن در توضیح و تفسیر تدریس فعال و پویا گذشت یکی از نقاط اساسی ضعف نظام آموزشی ما در توجه به این نوع سیستم تفکری در کتابهای درسی می باشد و دلیل آن این است.

چرا دانش آموز و دانشجویی که دانشنامه پایان تحصیلاتش را در دست دارد از بکار بستن آموخته هایش در زندگی روزمره عاجز است؟

چرا فارغ التحصیلان دانشگاهی ما قادر به تجزیه و تحلیل ساده از وقایع پیرامونش نمی باشند؟

چرا در نظام اداری کمتر با مدیران کارآمدی روبرو هستیم که خلاقیت را به کارشان اضافه کرده باشند و سیری از تحول و نوآوری را در نظام مدیریت و اجرای کارها و بهبود شرایط کاری و تولید محصولات عرضه کرده باشند؟

چرا در نوآوری و اختراع و اکتشاف نتوانسته ایم پرچمدار ملل باشیم.

براستی منشأ این مشکلات را در کجا بایستی جستجو نمود.

که البته من به طور واضح به آن پاسخ خواهم داد.

پاسخ اینها و شاید دهها و صدها سؤال دیگر از این دست را باید در حذف امور تربیتی از صحنه آموزش و پرورش جستجو کرد آن هم به این دلیل که ما در ریاضیات به کودکانمان می آموزیم 4=2+2 در علوم به آنها می آموزم ماده چیست و چه خصوصیاتی دارد و در فیزیک قانون نیوتن و... را می آموزیم و....

اما در کدامین درس و یا دروس به او می آموزیم که او هم می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد؟

در کدامین درس به او می آموزیم که او هم دارای توانمندیها و استعدادهای فراوانی است که اگرچه در ریاضی و فیزیک ضعیف است اما می تواند با ارائه توانمندیهای خود حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد.

آری پاسخ تمامی این سئوالات در این است که ما به فعالیتهای تربیتی فرهنگی و هنری بچه ها بها نداده ایم و به درس هنر هم که در بطن و اساس فعالیتهای امور تربیتی می باشد بی توجه بوده ایم به گونه ای که درس هنر هم تبدیل به یک درس خنثی یا فدایی درسهای دیگر شده است یعنی هرجا که وقت کم آورده ایم هنر را فدای ریاضی و علوم و....... کرده ایم.

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
متعالی بودن هنر در گذشته و حال

ارجمندی و متعالی بودن هنر گذشته و امروز را، می توانیم در یک بررسی کوتاه و در لابه لای سرمایه های فراموش شده تاریخ دور و نزدیک ببینیم، لازم می دانیم به یکی از وقایع ناخوشایند که در برنامه های آموزشی جهان سوم[1] وجود دارد اشاره نمایم و آن نادیده گرفتن زمینه های آموزش سنتی و تجربی دانش و هنر آن کشورهاست مثلاً همین نادیده گرفتن تجربة آموزشی بسیار ارزندة «حوزه ای» خودمان و جایگزینی روشهای بیگانه **، مالک شیوه های برتر از همان فریبهای استعماری است زیرا آنچه را امروزه به عنوان روشهای آموزشی برایمان سوغات آورده اند دریافتهای ناقص و حفظ کردنی و نظری به دنبال دارد که جایی برای جستجو و تکاپو و تحقیق و فکر کردن و آشنایی به فرآیند تفکر منطقی و حل مسأله برای فراگیران ما باقی نمی گذارد.

برای روشن تر شدن موضوع و اهمیت پرورش در فرآیند آموزش لازم می دانیم به موضوعی که شاید خیل از اوقات ذهن من و بسیاری امثال چون بنده را به عنوان معلم درگیر نموده اشاره نمایم.

امروزه با پیشرفتهای سریع علمی بسیاری از نظامهای آموزشی دنیا به دنیال شیوه ها و روش هایی هستند که یادگیری بهتر را تحت عناوین روشهای نوین و فعال تدریس ارائه نمایند. امّا بنده نظرم این است که تدریس پویا وفعال در کلاسهای درس ما همان چیزی است که امروز در اهداف کنفرانس امور تربیتی و احیاء معاونت پرورشی نهفته است.

از نظر بنده تدریس پویا با توجه به نمودار شماتیک زیر چیزی نیست جز توجه به بعد پرورشی فرآیند آموزش.



امروزه در فرآیند آموزش ارائه اطلاعات و معلومات و اندوخته های صرف علمی به ذهن فراگیران ره آوردی جز حفظ طوطی وار مطالب را به دنبال نخواهد داشت امّا اگر می خواهیم آموزش و پرورش موفق پویا و فعال داشته باشیم مطلقاً باید به سوی پرورش گام برداریم و آنچه در نمودار تدریس پویا از پرورش را در ذهن ما متبادر می نماید مطلقاً چیزی نیست جز اینکه فراگیران ما بتوانند از اطلاعات و یافته های علمی خود در حوزة دانش در بعد نگرشی و مهارتی استفاده نمایند آن موقع است که می توانیم ادعا نمائیم که ما توانسته ایم در هر دو حوزة آموزش و پرورش موفق باشیم.

زمانی که فراگیران ما بتوانند از دانش خود در علوم، زیست شناسی، فیزیک، ریاضی و... امکان دستیابی به ابزارها و امکانات و روشهایی که حاصل اندیشیدن برای نیازهای فوری و آتی فردی و اجتماعی آنهم در سایة پرورش تفکر همگرا را فراهم نمایند و از طرفی سوق داران سمت سوی آموزش به پرورش امکان دستیابی به ابزارها، امکانات و روشهای خلاقه و جدیدی که حاصل اندیشیدن نسل فعلی بشری برای حل معضلات و مشکلات تازه و قدیمی را در سایه شکل گرفتن فرآیند تفکر واگرا و حل مسأله در فراگیران را فراهم می نماید.



1- منظور از کشورهای جهان سومی امروز تحت عنوان کشورهای توسعه نیافته یا کم توسعه یافته می باشد.

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
چرا هنر؟

قطعاً امروزه کار معلم تنها انتقال یک سلسله مفاهیم به دانش آموزان از طریق نشانه های گفتاری و نوشتاری نیست بلکه مهمترین وظیفة او این است که بداند چه چیزی را به چه کسی و با چه روشی می باید ارائه نماید.

از این رو معلم خوب کسی نیست که تنها یک مطلب را خوب بداند بلکه معلم خوب و شایسته کسی است که بتواند مطلب را متناسب با سن و ویژگیهای اختصاصی در نثرآموزان آنهم با زبانی متناسب حال او ارائه نماید.

که در این راه با بهره مندی از هنر می توانیم گامهای بلند و مؤثری برداریم. چرا که هنر یکی از قلمروهای بسیار مهم و گنجینة فرهنگی، و... هر جامعه ای محسوب می شود و فرهنگ و ارزشهای دینی و معنوی هر جامعه ای در درجة اول در آثار هنری خلق شده از سوی افراد آن جامعه متجلی می شود و انسان به یاری ادبیات و هنر است که نتوانستن های خود را در ساحت واقعیت جبران می کند و به آنچه که باید باشد و نیست رنگ عینیت و تجلّی محسوس می بخشد قطعاً هنر انسان را از دایرة تنگ تفرّد و درون گرایی محض خارج کرده و در مسیر تعامل و تکامل اجتماعی و انسانی قرار می دهد و پرواضح است انسانهایی که دستی در هنر ندارند معمولاً دارای افق اندیشة وسیع تر و ژرف تری نسبت به مسائل جهان دارند و می توانند آزادانه از مرز دنیای واقع فراتر رفته و در اوج زیبایی خود ساخته به پرواز درآیند و در این رهگذر رویاهای ناممکن را ممکن سازند.

علاقمندی به هنر و فراهم نمودن زمینة بهره گیری از آن برای دانش آموزان باعث گسترش حس زیباشناختی آنان، تبلیغ ارزشهای معنوی، آشنایی با الگوهای رفتار انسانی والا گسترش باورها و نگرش های مثبت و به طور کلی آزادی انسان از فشارهای ناشی از زندگی مادی می گردد.

و از طرفی دیگر اگر ما بتوانیم با بهره گیری از هنر دانش آموزان را علاقمند به امور دینی و مذهبی و فعالیتهای تربیتی نمائیم قطعاً دریچه هایی شفاف به دنیای اطراف دانش آموزان باز می شود که با پیشرفت کار آموزش این پنجرة شفافیت و نورانیت آن بیشتر می شود و با وجود چنین دریچه هایی دانش آموزان دنیا و زیبایی های آنرا بهتر می بینند و نتیجتاً علاقه مندی بهتر و بیشتری به هنر پیدا می کنند چرا که اعتقاد داریم که مبانی دینی ما منطبق بر حکمتهای جهان هستی و منطبق بر فطرت انسانی است و قطعاً آگاهی بیشتر از حکمتهای جهان هستی باعث رشد دینداری خواهد شد و در پایان این قسمت از نوشته ام به نسخی از استاد جعفر سبحانی اشاره می نمایم.

ایشان می فرمایند[1]: «علم و دانش، مطالعه و بررسی آثار دانشمندان *** در قوانین آفرینش، مایه شکفته شدن عقل و خرد می گردد. چنانچه ممارست با گناه و همنشینی با بدکاران، دیدن مناظر معصیت، مایه ضعف شنوایی و بینایی فرد گردیده و زشتی بسیاری از کارها را از میان می برد.

اشاره مختصر به جایگاه هنر در فعالیتهای تربیتی ****** مذاهب

در مذاهب دیگر بهره گیری از هنر نیز مدخلی است برای آموزش و ایجاد علاقمندی به دین و فعالیتهای تربیتی بگونه ای که آقای «عادل توفیق عطاری» در کتاب «القربیه الیهودیه فی فلسطین المتحله و الدیاسپورا» نوشته:

[2]«قهرمانان توراتی مثل قصه حضرت داود، طالوت و جالوت ما مدخلی برای آموزش دین و ارزشهای دینی است یا جشن زیبای بابانوئل دوست داشتنی، یک مدخل برای ایجاد علاقمندی به دین است همچنان که سرودهای کودکانه، این نقش را در مسیحیت بازی می کند.»

قطعاً مربیان امور تربیتی و معلمان باتجربه و آگاه و علاقمند با بهره گیری از هنر و ابزارها و شیوه های هنری متناسب با نیاز و علاقه و رغبت فراگیران خود می توانند در دستیابی به اهداف آموزشی و تربیتی در دوره های مختلف تحصیلی بگونه ای عمل نمایند که اهدافی را که در احیاء معاونت محترم پرورش و توسعه فعالیتهای امور تربیتی مدنظر قرار گرفته برآورده نمایند. در ادامه به تعدادی از شیوه های نو، جذاب و کاربردی بهره گیر از هنر در توسعه فعالیتهای تربیتی اشاره می نمایم.



1- سبحانی، جعفر. کتاب مربی نمونه. ناشر انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، چاپ چهارم- ص 43

2- مقاله (آموزش دین فرایندی فراگیر، ژرف و آرام) نوشته مجتبی صبوری

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
تشریح در***** اهمیت و جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی

اگر تاریخ را ورق بزنیم و جوامع مختلف را مورد کنکاش قرار دهیم، نهادهای متعددی را در آن جوامع خواهیم یافت که کارشان آموزش آمیزه های دینی و مذهبی مبتنی بر جهان بینی و ایدئولوژی حاکم بر آن جوامع می باشد و نتیجه می گیریم که آموزش دینی و فعالیتهایی که در ارتباط با آن در جوامع مختلف صورت می گیرد همزاد انسان و یک نیاز قطعی و واقعی برای او بشمار می رود و انتقال آن به نسل های آینده نیز در زمره انتقال میراث فرهنگی جوامع است لذا در جامعه اسلامی ما توجه به امور پرورشی و فعالیتهای مرتبط با آن می تواند به عنوان یا مسأله ویژه مورد توجه قرار گیرد زیرا این مسأله حتی یک گردش عمومی برای اولیاء نیز محسوب می شود و اولیاء نیز مایلند دین و آمیزه های دینی و ارزشهای فرهنگی و تربیتی خود را مثل هر میراث فرهنگی دیگر به فرزندان خود منتقل نمایند.

ماده 26 اعلامیه حقوق بشر این اولویت را در انتخاب نو ع تربیت: برای اولیاء به رسمیت می شناسد. علاوه بر آن در جوامع معلمان بیشماری هستند که آموزش آمیزه های دینی و تربیتی را به عنوان رسالتی اصلاح طلبانه دنبال می نمایند. علاوه بر آن که کنجکاوی دربارة دین و گرایش به آن و علاقمندی به فعالیتهای متنوع فرهنگی و تربیتی یک رغبت قطعی و فطری در کودکان شناخته شده است که این علاقه و رغبت عموماً در سالهای پایانی دبستان بروز و شدت بیشتری پیدا می کند با این وجود آموزش دینی و قرآن و بهره مندی از فعالیتهای متنوع و جذاب بمنظور ایجاد یک نظام تربیتی قوی و مؤثر و پایدار از مسائلی بسیار مهم و دارای اولویت می باشد که بسیار مهم و شایستة التفات است که لاجرم باید به آن پرداخته شود و برای پرداختن به آن لازم است به سئوالاتی از قبیل ذیل پاسخ دهیم

کودکان ما مفاهیم دینی را چگونه می فهمند، تربیت دینی و فعالیتهای تربیتی متناسب با آن در سنین مختلف و مقاطع مختلف تحصیلی باید دارای چه خصوصیاتی باشد، کدام مفاهیم برای آموزش به دانش آموزان دبستانی یا راهنمایی و یا متوسطه .......... مناسب است؟ آیا فعالیتها و برنامه های فعلی نظام آموزش ما آنگونه که بایسته و شایسته است توانسته است در ایجاد نظامی پایدار آموزش و تربیتی را پی ریزی نماید؟

قطعاً برخورداری از یک نظام تربیتی مطلوب، پویا در نظام آموزشی ما آنگونه که شایسته نظام مقدس جمهور اسلامی ما میباشد نیازمند پاسخگویی به سئوالات مذکور می باشد.

از طرفی دیگر توجه به ویژگیهای ورحی، روانی و رفتاری فراگیران در مقاطع مختلف بمنظور پاسخگویی به سئوالات فوق و پی ریزی یک برنامه مدون آموزشی موفق در فعالیتهای تربیتی امری اجتناب ناپذیر است که فراگیران با ورود به دورة ابتدایی مواجه با یک تحول اساسی می شوند. از نظر ظرفیت و توانائیهای ذهنی، برای کسب بسیاری از مسایل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بودند آمادگی پیدا می کنند و همچنین تحولات عظیمی در ذهن آنها نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود و با ورود فراگیران به عرصه آموزش رسمی (مدرسه) و دور شدن از محیط محدود دورة زندگی در محیط خانواده آمادگی بیشتری برای سازگاری با محیط و قبول قواعد و مقررات اجتماعی، آنان را وارد مرحله جدیدی از زندگی می کند که همه و همه حاکی از فرآیند تحولی است که عمدتاً به دلیل ورود فراگیران به دوره های مختلف تحصیلی و پاگذاشتن به محیط آموزش و پرورش رسمی ایجاد می گردد.

از طرفی دیگر دوره های تحصیلی مختلف هر کدام متناسب با ویژگی های سنی، ذهنی، رفتاری، اخلاقی و اجتماعی ..... فراگیران دورة شکوفایی بسیاری از استعدادهای دانش آموزان است. شامل استعدادهای هنری، علمی، ادبی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیستی، اخلاقی و...... و بسیار از خلاقیت ها در این دوره شکل می گیرد خصوصاً دورة ابتدایی که از اهمیت ویژه ای در میان دوره های تحصیلی ما برخوردار است.

حال بمنظور بهره مندی از این استعدادها و جهت دهی مناسب به آن نیازمند یک نظام تربیتی قوی، مطلوب و پویا متناسب با هدفهای غایی و آرمانی نظام تعلیم و تربیتی کشورمان می باشیم بدین منظور احیاء مجدد معاونت پرورشی و نهاد امور تربیتی را به فال نیک گرفته و امیدوارم که امور تربیتی بتواند با بهره مندی از هنر فعالیتهای تربیتی را گسترش داده و گامهای مؤثر و بلندی را در جهت زنده نگه داشتن ارزشهای والای انسانی و مذهبی و انقلابی و پرورش انسانهای منطبق بر معیارهای ایدئولوژیکی و جهان بینی توحیدی آنها را در مسیر رشد و تعالی و تکامل قرار داده و در آینده ای نه چندان دور شاهد پرورش یافتن انسانهایی والا، توانمند، خلاق، متکبر، و... در نظام تعلیم و تربیت کشورمان باشیم. ان شاء الله و امیدوارم که بنده هم توانسته باشم با زبان الکن و قلم ناتوانم حق مطلب را در امر بهره مندی از هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی ادا نموده باشم.

با توجه به مطالبی که ذکر آن گذشت که همه و همه حاکی از اهمیت ایجاد یک نظام تربیتی پایدار در آموزش و پرورش می باشد در ادامه به ذکر راههایی که می تواند بهره مندی از آن تحت مقوله هنر در بالا بردن ظرفیت های نظام تربیتی و امور تربیتی *** نماید اشاره می نمایم.

چگونه می توان یک نظام تربیتی مطلوب مبتنی بر هنر و فعالیتهای هنری بوجود آورد

الحمدالله به برکت انقلاب اسلامی، ما ملتی داریم با سرمایه های معنوی با ارزش و توانمندیهای بسیار. اما نکته قابل تأمل این است که ما با وجود داشتن چنین سرمایه های با ارزش که قطعاً پشتوانه بسیار خوبی برای هر نظام آموزشی محسوب می شود تا چه اندازه توانسته ایم از این سرمایه ها و توانمندیها استفاده کنیم.

برای روشن شدن موضوع *** از آثار بهرامپور از کتاب نقدی بر ناکارآمدی آموزش و پرورش نقل می نمایم.[1]

ایشان می فرمایند «دولتی زیرک و باهوش که برای تحصیل به کانادا رفته بود می گفت: اگر بخواهیم سرمایه های معنوی خودمان را با غرب مقایسه کنیم باید به آنها نمره 10 و به خودمان نمره 100بدهیم ولی فرق ما با آنها در این است که ما از 100 سرمایه به اندازه یکی استفاده می کنیم و آنها از 10 سرمایه به اندازه ی 9 استفاده می نمایند.»

پس ما باید فرصت های طلایی که می تواند در جهت کسب علم و دانش و فراهم شدن زمینه برای پرورش مهارتهای فکر کردن، مهارت های اجتماعی شدن و مهارت های فنی جهت آماده شدن برای ورود به عرصة زندگی واقعی را فراهم می نماید غافل نشده و آنرا هدر ندهیم و شاید یکی از بهترین راههایی که می تواند زمینة جلوگیری از هدر رفتن چنین فرصت هایی طلایی را بگیرد فراهم نمودن شرایط برای حضور قدرتمند و در صحنه فعالیتهای امور تربیتی و بهره مندی از هنر در توسعة آن به عنوان یک از مقوله های بسیار مهم و جدی و مورد توجه و علاقه وافر بچه ها (فراگیران) دانست.



1- بهرامپور، ابوالحسن. نقدی بر ناکارآمدی آموزش و پرورش در ایران، انتشارات زیبا، تهران 1382

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
مقدمه

در شرایط حساس کنونی، و با توجه به احیاء معاونت پرورش در وزارت آموزش و پرورش که قطعاً قبل از آن با حذف امور تربیتی جایگاه هنر هم در آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شده بود، ولی تصمیم انقلابی دولت نُهم که جاری و ساری ساختن صدقة جاریة شهیدان رجائی و باهنر را به همراه داشت قطعاً با طرح مقولة هنر و آفرینشهای هنری که بطن، و اساس و پایة فعالیتهای امور تربیتی به حساب می آید در سطوح مختلف تحصیلی و در جامعه انقلابی ما تبدیل به مسئله ای فوری و فوتی گردیده که شاید پس از گذشت چندین سال از تعطیلی و به دست فراموشی سپرده شدن امور تربیتی این تنها فرصت تاریخی بسیار مغتنم و عزیزی باشد برای پرداختن به هنرآموزی و پرورش ذوق و استعداد فرزندان کشور و آشنایی آنان با میراثهای گرانبها و ارزشهای معنوی والا و انقلابی که ریشه در اندیشه های ناب و روح بخش معمار بزرگ انقلاب و مردان بزرگواری همچون شهیدان رجائی و باهنر و هزاران شهید گلگون کفنی که زیباترین جلوه های هنر را با ایثار جان خود به نمایش گذاشتند و برماست که امروز با برافروخته و شعله ور شدن مجدد چراغ نورانی و فروزان امور تربیتی بتوانیم آنگونه که بایسته و شایسته انقلاب اسلامی می باشد و با بهره گیری از هنر این چراغ را نورانی تر و فروزان تر از گذشته نگاه داریم و بر غنای هنر در توسعه فعالیتهای آن بیافزاییم.

چرا که هنر حدیث شریف زندگی دیروز است که امروز هم می تواند صدر اسرافیلی باشد برای قطع وابستگی های ناخواسته ما، زیرا آنچه از این صبح عالمتاب باقی است می تواند تکیه گاهی استوار و مطمئن برای تحرک و پویایی و خلاقیت و سرافرازی باشد و مطمئن هستم که با توجه به تغییر و تحولاتی که امروزه در صحنه علمی دنیا به وقوع پیوسته بگونه ای که عصر امروز را عصر انفجار دانش و اطلاعات و تکنولوژی نام نهاده اند.

تکنولوژی نهفته در هنرهای اصیل و سنتی برگرفته از ارزشهای اصیل و والای انسانی ریشه دار در فرهنگ ارزشمند و ناب انقلابی و اسلامی ما می تواند پایه و اساس خودکفایی باشد چرا که هنرهای اصیل سرچشمه ای خدایی دارند و در حقیقت همان «بار امانتی» است که حضرت احدیت به آدمی عنایت فرموده است.

تصور بنده این است که این مقدمة هر چند مختصر می تواند زمینه ای باشد برای توجه جدی تر به مسئله هنر و نقش آن در توسعه فعالیتهای امور تربیتی چه در مقطع ابتدایی که پایگاه و زیربنای هر آموزشی است و چه در مقاطع آموزشی دیگر به هر حال آنچه مسلم است جایگاه هنر و حاصل آن در دیروز و امروز، در دنیای شتر و کاروانهای قدیمی یا دنیای اطلاعات و ارتباطات و موشک و... یکی است زیرا که آموزش هنر، باروری و شکوفایی احساس و ذوق است و هر جامعه ای که آن را نادیده بگیرد به طور یقین گرفتار عواقب سوء آن خواهد شد شواهد گوناگون، نشان می دهد که هنر و تربیت، موازی و هم جهت می باشند و راهی مطمئن و ارزشمند برای انتقال مفاهیم پیچیدة دینی، اخلاقی، ارزشی و معنوی آنهم با روشهای جذاب، عمیق و آرام و ژرف که نهایتاً تبدیل به پایه ای محکم برای پرورش انسانهای متعالی و متکامل که روند تعلیم و تربیت را به طوری صحیح و اصولی پیموده و به عالیترین اهداف غایی و آرمانی نظام تعلیم و تربیتی ما که همانا چیزی نیست جز قرب الی الله نائل گردند و در پایان این مقدمة نسبتاً طولانی، آنرا با سخنی از آلبرت اینشتین به پایان می برم ایشان می فرماید:

امروزه گاه صرفاً مدرسه را محملی برای انتقال صرف اندوخته های علمی و اطلاعات بشری به ذهن فراگیران می دانند حال آنکه اندوخته های علمی چیزی مرده است و ما با زندگان سروکار داریم و ما باید راه و رسم چگونه زیستن و چگونه اندیشیدن را به آنان بیاموزیم.

والسلام- سید محمدحسینی دقیق- آذرماه 86

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
نورپردازی شاعرانه

نور از پشت همواره با دو منبع نور است: یکی قوی، مستقیم و از پشت مدل و دیگری نور آتمسفریک است که ضعیف تر از اولی، از جلو به مدل می تابد و به ما امکان می دهد فرم آن را ببینیم و طراحی کنیم و بدون نور اخیر ما می توانیم فقط سایه نما یا سیلوئت آن را بکشیم.

نور اول نمودی هاله مانند در اطراف مدل ایجاد می کند که مورزی نورانی است و محیط فرم ها را نشان می دهد.

به یاد داشته باشید که نور قوی و مستقیم را در پشت مدل قرار دهید و به آن از پشت روشنی بدهید نور دوم را از جلو به مدل بتابانید. نور ضعیف تر شبیه پرده یا آتمسفریک است که مقداری نور به سمت بخش تیره مدل می تاباند و آن را کمی روشن تر می سازد.

مثلاً در نور خورشید آفتاب مدل را از پشت روشن می کند و همچنین مستقیماً به نقاش می تابد. نور مستقیم خورشید کناره های مدل را روشن تر از همه جا کرده و بقیه را در سایه باقی می گذارد ، ولی حتی سطوح سایه به خاطر نور انعکاسی یا آتمسفریک قابل رویت است.

 

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
ایجاد جلوه در اشیاء به وسیله نور پردازی

در نور پردازی باید به این نکته توجه نمود که اگر یک نور تخت و مسطح به اشیاء بتابانیم اشیاء هم سطح به نظر می رسند و زیبایی آنها اصلاً به چشم نمی آید . برای ایجاد توجه و نشان دادن زیبایی اشیاء از نورهای نقطه ای یا موضعی(Spot Light)  استفاده می کنیم . نوع وطریقه نور پردازی در ایجاد نظم و ترتیب میان اشیاء بسیار مؤثر است . در این زمینه نکته مهم و اساسی ایجاد استحکام دراشیاء است . نور پردازی نباید به گونه ای باشد که اشیاء معلق به نظر برسند بلکه باید به گونه ای که استحکام و توازن اشیاء را به بیننده منتقل کند . مثلاً اگر نور از پایین به شئ تابانده شود شئ معلق به نظر می رسد . ولی اگر از بالا از یک زاویه ای تابانده شود و سایه ای در پایین شئ ایجاد شود ، رنگ پایین آن نسبت به بالا تیره تر می شود وباعث القاء حس استحکام به بیننده می شود و این چیزی است که از طبیعت آموخته ایم . هرچه نگاه دید ما از زمین به طرف آسمان  می رود رنگهای تیره و گرم به رنگهای روشن وسرد تبدیل می شود و این باعث ایجاد آرامش روحی در انسان می شود . برای ایجاد جلوه در اشیاء باید آنها را طوری و در جایی قرار دهیم که یا یک کنتراست رنگی داشته باشند یا یک حالت مکمل نسبت به رنگ پشت سر داشته باشند تا شئ شاخص شود و خودش را در آن فضا نشان دهد .بنابراین در مجموع انتخاب فضا ، رنگ ، زاویه نور پردازی و طریقه نور پردازی از لحاظ قوی یا ضعیف بودن نور عوامل بسیار مهمی در ایجاد جلوه در اشیاء هستند . بهتر است طریقه نور پردازی طوری باشد که از یک زاویه 45 درجه از بالا به صورت عمود به شئ تابانده شود . وقتی نور در زاویه عمود به شئ می تابد تمام سایه ها زیر شئ می افتد . البته لازم به ذکر است که بین طراحی و نور پردازی داخل منزل و نور پردازی مباحث تجسمی اختلاف و تفاوت وجود دارد

 

 

 

 

 

متداول ترین نوع نورپردازی

این مناسب ترین نوع نورپردازی برای نمایش فرم اشیاء است، همانطور که قبلاً گفتیم احساسی ایده آل از حجم و عمق ایجاد می کند. نور پهلو جلو بهتر از هر نوع نورپردازی ویژگی شیء را آشکار می سازد: شکل بینی چه بلند و چه کوتاه ، پهن و عقابی، عمق چروک چهره و فرم استخوان های گونه. نور پهلو جلو حجم یک سیب، یک بدن یا خانه را مشخص تر می کند.

این نوع نورپردازی را می توان دربیشتر شاهکارهای نقاشی از بدن مثلاً در کار روبنس که بزرگترین هنرمند در ارائه حجم بود مشاهده کرد. شما می توانید آن را در نقاشیهای طبیعت بیجان ببینید زیرا طبیعت بیجان تقریباً همواره نشان دهندة حالت سه بعدی است زمانیکه با دو بعد کار می کنیم. نور پهلو و جلو را همچنین در منظره در طراحی از حیوانات یا گل ها و در تمام انواع نقاشی ها و طراحی ها می توان پیدا کرد. نور پهلو و جلو اغلب برای بهتر مشخص کردن ویژگی چهره و حالت جنس مرد است که می توان آن را از طریق مطالعه بدن و چهره ها در نقاشی های کلاسیک مشاهده کرد. همانطور که قبلاً نشان داده شد انگر در طراحی و نقاشی از زنان از نور روبرو و پراکنده استفاده می کرد و بدین طریق چهره ی ظریف تر و زنانه تر را به وجود می آورد. او همین فرمول را در نقاشی و طراحی از چهره افراد جوان به کار می برد، هر چند نوری اندکی تندتر و مستقیم تر است. به هر حال وقتی نوبت حجم پردازی چهره فردی بالغ فرا می رسد، او نور پهلو و جلو را برای تقویت سایه، آشکارسازی چروک، شکل بینی و فک و دادن حالتی از ویژگی مردانه به تصویر انتخاب می کرد. این تمرینی کلی در چهره سازی کلاسیک و مدرن است. اما بالاتر از همه نور پهلو جلو به عنوان وسیله بیان برای موضوع است. آن کاملاً حالتی مستندساز دارد و موجب نشان دادن موضوع به حد کمال می شود.

شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
نور پردازی

در طراحی و تصویر کشیدن هر سوژه و موضوعی ابتدا باید طریقه نورپردازی به سوژه را در نظر گرفت . چگونگی نور پردازی هر سوژه یا هر محیطی با توجه به کاربری محیط انجام می شود . به عبارت دیگر اینکه از آن محیط چه استفاده هایی می شود عامل بسیار مهمی در چگونگی نور پردازی است . مثلاً:وقتی برای یک کارخانه طریقه نورپردازی را طراحی می کنیم باید در نظر داشته باشیم که در کارخانه معمولاً نور طبیعی روز وجود دارد.پس نور پردازی آن باید طوری باشد که نور درون فضا را متضادتر کند.

 تأثیر نور بر مغز انسان یا از طریق چشم است یا از طریق پوست و امروزه ثابت شده است که نور از راه جمجمه بر مغز انسان نیز تأثیر می گذارد . در کنار نور رنگها (چه اولیه و چه ثانویه ) تأثیرات خاصی بر انسان دارند . مثلاً رنگ قرمز یا نور قرمز در انسان فعالیت و جنب وجوش ایجاد می کنند . به همین خاطر مثلاً در مکانهای آموزشی از رنگها نورهای بنفش و نارنجی استفاده نمی شود چون نیازبه تمرکز و دقت دانشجو است .

 به طور کلی در نور پردازی یک اصل مهم وجود دارد و آن این است که حتی الامکان از نورهای طبیعی استفاده کرد . نورهای مصنوعی فقط باید یک عامل کمکی باشند . در خانه باید به اتاقها نور طبیعی تابیده شود . اما اگر عمق اتاق خیلی زیاد است بعد از دو سوم طول اتاق می توان از نورهای کمکی استفاده کرد .

 در ترتیب رنگها ابتدا رنگهای گرم مثل نارنجی قرار دارند . سپس رنگ زرد که یک رنگ روشن است. بین رنگ زرد و سبز سبزی قرار دارد که متمایل به زرد است و یک رنگ تسلیم شده و بی تفاوت است . نه پرخاشگر است و نه سکون دارد بعد رنگهای سرد هستند و در مرحله بعد رنگهای سرد هستند و در مرحله بعد رنگهاب سنگین مثل بنفش.

 کاربرد رنگهای تیره در سقف اتاق باعث می شود اتاق کوتاهتر به نظر برسد . بهترین نور این است که از سقف به سطح زمین برسد . اگر دیوارهای اتاق تیره باشند عمق اتاق بیشتر می شود . اگر دیوار انتهایی اتاق تیره باشد باز دیوارها کوتاهتر می شوند . بنابراین طریقه رنگ آمیزی اتاقها در عمق و بزرگی آنها بسیار مؤثر است . گاهی چون نمی توانیم به هر دلیلی رنگ یک مکان را تعویض کنیم با یک نورپردازی مناسب می توان حالتهای رنگها را تعدیل کرد و کاهش داد . 

سه نمونه نورپردازی برای انتخاب دردست داریم 

الف: نور پردزی عادی ب: نور پردازی غیر عادی ج: نور پردازی رویایی

 نورپردازی عادی : نوری که روزانه با ان سروکار داریم افتاب از طلوع تا غروب هوای روشن  که کاملا" صحنه را طبیعی و نتیجه مطلوب در بر دارد.

نورپردازی غیر عادی: نوعی نوراست که به هیچ وجه غیر طبیعی نیست ولی باید انرا نادر بنامیم بطور معمول در واقعیت ودر مناضر دیده نمی شود

          نوری یکطرفه کم ارتفاع که سایه ای موثر در اوایل صبح و اواخر عصر تولید میکند پهنه های شعله ور غروب نور ثابت ومروارید گونه روزهای بارانی یا روزهای مه آلود که از لحاظ گرافیکی پرتضاد وکنترول شده معروف به نورپردازی هالیودی بای مثال انواع غیر عادی نورپردازی که در خلق آثاری   که دارای جذابیت بصری هستند باید از آثار  معمولی متمایز باشند ویا احساسی قوی را بصورت غیر عادی بتصویربکشند که شایسته نگریستن بشوند که نورپردازان  بطور غریزی مجذوب اینچنین نورپردازیها میشوند

نورپردازی رویائی : نوعی نور است که بیننده را خیره میسازد این نمونه نور معمولا" خیلی کم بتوسط انسان عادی دیده میشود برای مثال نوعی نور که در طبیعت بسیار نادر است واحساسی از تخیل را بوجود میآورد مثل نورحاصل از یک مشعل جوشکاری که میتواند یک عکس ساده را بصورت صحنه ای از جهنم دراورد نورپردازی که در یک دیسکو از چراغهای چشمک زن وگردان حاصل میگردد که ثبت آن در یک لحظه صحنه ای تخیلی بوجود میآورد در این نمونه نورپردازی هیچ قانونی وجود ندارد وفقط خلاقیت میتواند تصویری زیبا بسازد که آنرا بعنوان یک شاهکار ارائه دهد
شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
کیفیت نور

منظور از کیفیت نور تنوع در تضاد، (کیاروسکورو)، و غیره است که در مدل می بینیم و خود ناشی از نور ملایم، شدید یا خیلی قوی است. برای درک بهتر این تنوعات لازم است بین دو نوع نورپردازی تفاوت قائل شویم: نور مستقیم و نور غیر مستقیم.

 

نور مستقیم

نور لامپ پروژکتور که پرتوهای خود را روی مدل متمرکز می کند نمونه ایی از نور مستقیم است. کیفیت اصلی آن ایجاد تضاد آشکار است. این نوع نور سایه های تندی در کنار هایلایت ها ( روشن ترین قسمت ها) که نور دریافتی قوی را منعکس می کند ایجاد می نماید. بنابراین پیام کار هیجان انگیز است و احساسی از غم و احساساتی عالی را ارائه می دهد.

این نوع نورپردازی شامل تمام نورهای مصنوعی بجز چراغهای فلورسان می شود. وقتی که نور طبیعی از درون پنجره ای کوچک به مدل می تابد تقریباً ویژگی نور مستقیم را پیدا می کند؛ تضاد شدید و تقریباً عدم کیاروسکورو نمونه ای از این نوع نورپردازی زمانی به چشم می خورد که مدل با نور خورشید از پنجره به داخل اطاق بزرگی می تابد و در آن انعکاسات دیوارها آنقدر قوی نیست که بتواند تضاد شدید بین نواحی سایه و نواحی روشن را ملایم کند

 

نور غیر مستقیم

وقتی که آسمان ابری است به نوری که به منظره تابیده است توجه کنید. نوری که از آسمان ابری به اشیاء می تابد ملایم یکنواخت و بدون تضاد شدید است. این نوع نور را نور غیر مستقیم می نامند.

از ویژگی های نور غیر مستقیم گذرهای ملایم بین بخش های روشن و بخش های سایه است. سایه های مدل ممکن است بر طبق مقدار نوری که به آن می تابد شدید یا ضعیف باشند ولی آنها همواره در همه جا نمودی نرم و ملایم دارند. سطوح نورخورده نیز وضوح نور مستقیم را ندارد و در نتیجه هماهنگی بیشنر و نوع معمولی تری از تضاد را دارد.

این نوع نور شامل نور طبیعی در روزهای ابری یا نور خورشید نیمه پنهان در زیر ابر یا نور تابیده به درون اطاق که خورشید مستقیماً به داخل آن نتابد است ( این را نور غیر مستقیم خورشید می نامیم ) نور غیر مستقیم مصنوعی، نور فلورسان یا چراغ مهتابی و نیز نوع منبع نوری است که ملایم و پخش باشد.


شنبه ششم 6 1395
(0) نظر
برچسب ها :
X